سرویس جهان مشرق - بامداد روز جمعه، ۲ جولای ۲۰۲۱ (۱۱ تیر ۱۴۰۰)، در سکوت مطلق، اتفاقی رخ داد که تنها چند ساعت بعد، صدایش همهی دنیا را پر کرد: «نیروهای آمریکایی از پایگاه هوایی بگرام در افغانستان خارج شدهاند[۱].» نهتنها خروج آمریکا از بگرام، بلکه نحوهی این عقبنشینی، عملاً اعتراف صریح دولت بایدن به شکست مفتضحانهی آمریکا در جنگ افغانستان بود. اعترافی که چنانکه در ادامهی این گزارش خواهید خواند، بر زبان مقامات کاخ سفید نیز جاری شد. در گزارش پیش رو جزئیات بیشتری دربارهی خروج آمریکا از افغانستان و به طور خاص عقبنشینی نیروهای آمریکایی از پایگاه هوایی مهم بگرام خدمت مخاطبان محترم ارائه شده است.
خروج «ترامپیِ» بایدن از افغانستان
بایدن اواسط ماه آوریل سال جاری میلادی در اتاق «معاهده»ی کاخ سفید، همان اتاقی که جورج بوش پسر ماه اکتبر سال ۲۰۰۱ در آن آغاز حمله به افغانستان را اعلام کرده بود، از تصمیم دولتش برای خارج کردنِ عملاً تمام نیروهای آمریکایی از افغانستان خبر داد. رئیسجمهور آمریکا گفت این عملیاتِ عقبنشینی نهایتاً تا ۱۱ سپتامبر امسال، یعنی بیستمین سالگرد حوادث ۱۱ سپتامبر (که دستاویزِ حمله به افغانستان قرار گرفته بودند) کامل میشود[۲]. بایدن در سخنرانیاش، که از شبکههای تلویزیونی آمریکایی نیز پخش شد، گفت: «وقت آن است که طولانیترین جنگ آمریکا را پایان دهیم. وقت آن است که نیروهای آمریکایی به خانه برگردند... من اکنون چهارمین رئیسجمهور آمریکا هستم که شاهد حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان است. دو جمهوریخواه؛ دو دموکرات. من این مسئولیت را تحویلِ یک رئیسجمهورِ پنجم نخواهم داد.»
تصمیم بایدن به عقبنشینی از افغانستان در داخل آمریکا واکنشهای دوگانهای را برانگیخته است. فعالان ضدجنگ و بخشی از حامیان بایدن از این بابت خوشحالند که طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا قرار است رسماً به پایان برسد. اما از طرف دیگر، برخی ناظران که اتفاقاً بخش دیگری از حامیان بایدن هستند، نسبت به عجلهی رئیسجمهور آمریکا برای خروج از افغانستان انتقاد کردهاند. به عنوان نمونه، «مکس بوت» ستوننویس روزنامهی واشینگتنپست در گزارشی تحت عنوان «خروج بایدن از افغانستان بسیار ترامپی بوده[۳]» تصمیم و نحوهی خروج بایدن از افغانستان را «دمدمیمزاجانه، ایدئولوژیمحور و بدون برنامهریزی یا آمادهسازی کافی» توصیف میکند.
البته سخنرانی بایدن دربارهی لزوم خروج از افغانستان و «آمدن نیروهای آمریکایی به خانه» کاملاً یادآور سخنرانی دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، دربارهی خروج از سوریه بود. اما بایدن نهتنها مانندِ ترامپ دارد از افغانستان خارج میشود، بلکه کموبیش بر اساس قراردادی انجام میشود که ترامپ اوایل سال ۲۰۲۰ با طالبان بست[۴]. طبق گزارشهای موجود، بایدن نیز، به سبک ترامپ، برای اتخاذ تصمیم خروج از افغانستان به نظرات متخصصان اعتنایی نکرده[۵] و صرفاً یک بار با فرماندهی ارشد نیروهای آمریکایی در کابل ارتباط تصویری برقرار نموده است[۶]. به علاوه، بایدن حتی با متحدان آمریکا نیز که در حمایت از واشینگتن وارد افغانستان شده و به نوبهی خودشان در این کشور هزینههای مالی و جانی پرداخت کردند، مشورت چندانی نکرد[۷].
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، در حال سخنرانی در اتاق «معاهده»ی کاخ سفید؛ جایی که بایدن خبر از خروج آمریکا از افغانستان تا پیش از بیستمین سالگرد حوادث ۱۱ سپتامبر داد (+)
تسلیم آمریکا مقابل ایران در یک میدان جنگ دیگر
از خروج دولت اوباما از عراق گرفته تا خروج دولت ترامپ از سوریه و اکنون خروج دولت بایدن از افغانستان، دولتهای آمریکا یکی پس از دیگری به این نتیجه میرسند که خروج از جنگهای این کشور در خاورمیانه تنها راهحل موجود پیش پای آنهاست. این عقبنشینیها یک نکتهی اشتراک دارند که از چشم ناظران بینالمللی نیز مخفی نمانده است: آمریکا بعد از سالها جنگ در هر کدام از این کشورها، عملاً آنها را دودستی تحویل ایران میدهد. گسترش نفوذ ایران در عراق پس از خروج آمریکا و ایستادگی ایران در کنار دمشق که نقشههای غربی-عربی-عبری برای سرنگونی دولت اسد در سوریه را نقش بر آب کرد، گواه این واقعیت هستند. اکنون نوبت دولت بایدن است تا یک میدان دیگر را در خاورمیانه به نفع ایران خالی کند.
در همینباره بخوانید:
›› ترامپ در سوریه تسلیم جمهوری اسلامی شد
›› دست برتر دیپلماسی عمومی ایران مقابل اعراب و آمریکا در خاورمیانه
به طور خاص دربارهی افغانستان، بهرغم انتقادها در داخل آمریکا و با وجود اینکه پیشرویهای دقیقهبهدقیقهی طالبان[۸] نیز توجیهِ عقبنشینی از افغانستان را برای بایدن دشوار کرده، اما واقعیت این است که رئیسجمهور آمریکا تصمیم عاقلانه و شجاعانهای اتخاذ کرده است؛ عاقلانه از این بابت که آمریکا سالهاست در افغانستان به بنبست رسیده و باقی ماندنش در این کشور نتیجهای جز صرف هزینههای مالی و جانی بیشتر ندارد؛ و شجاعانه از این بابت که صدور دستور خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان به معنای بالا بردن پرچم سفید و اعتراف به شکست در این کشور است؛ شکستی که در ادامهی این گزارش نشانهی عجیبی از آن را مرور خواهیم کرد.
یک سرباز افغان پس از خروج تمام نیروهای آمریکا و ناتو از پایگاه هوایی بگرام، با بخشی از این پایگاه «سِلفی» میگیرد (+)
بایدن با اینکه همهی تصمیمهایش در سیاست خارجی عاقلانه نبودهاند [جزئیات بیشتر]، اما در این مورد خاص، به تصمیمی رسیده است که ایران از مدتها قبل آن را اتخاذ کرده بود: سپردن افغانستان به افغانها. رئیسجمهور آمریکا روز پنجشنبه، ۸ جولای ۲۰۲۱ (۱۷ تیر ۱۴۰۰)، در دفاع از تصمیمش برای خروج از افغانستان، و البته در اظهاراتی که به نوعی انداختن توپِ افغانستان در زمینِ همسایگان این کشور بود، از کشورهای منطقه خواست به پیدا کردن راهحلِ دشوارِ سیاسی برای برقراری توافق میان دولت افغانستان و طالبان کمک کنند. وی همچنین گفت دولت افغانستان باید به دنبال توافقی با طالبان باشد که به دو طرف اجازه دهد همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند. به گفتهی بایدن «تنها راه برای برقراری صلح و امنیت در افغانستان این است که [مقامات دولت] به یک توافق همزیستی با طالبان دست پیدا کنند[۹].»
سربازان افغان پس از خروج نیروهای آمریکایی از پایگاه هوایی بگرام، در حال نگهبانی در این پایگاه هستند (+)
در همینباره بخوانید:
›› دولت بایدن چه تفاوتی با دولتهای قبلی آمریکا خواهد داشت؟
›› سیاستهای بایدن درباره ایران چه تفاوتی با سیاستهای ترامپ خواهد داشت؟
مقایسهی دستاوردهای استراتژیک ایران و آمریکا
ضرورتِ ایجاد توافق و هماهنگی میان دولت افغانستان و طالبان موضعی است که ایران مدتهاست اتخاذ کرده و در راستای آن گام برداشته است؛ گامهایی که اتفاقاً گاهاً موردانتقاد نیز واقع شدهاند. با این وجود، واقعیت این است که دولت آمریکا در طول بیست سال حضورش در افغانستان نتوانست (یا نخواست) دولت افغانستان را آنقدر قوی کند تا بتواند ادارهی کشور را به دست بگیرد. چنانکه میبینیم، دولت افغانستان بدون حمایت آمریکاییها قدرت چندانی برای مقابله با طالبان ندارد؛ و این یعنی بهترین راه برای پایان دادن به بحران کنونی در افغانستان آن است که میان این دو طرف، یک توافق سیاسی با تضمین محکم برقرار شود.
یک سرباز افغان گیتاری را مینوازد که سربازان آمریکایی در پایگاه هوایی بگرام باقی گذاشتهاند؛ در حالی که طالبان بهسرعت در خاک افغانستان پیشروی میکند، به نظر نمیآید ارتش این کشور توان مقابله با این پیشروی را داشته باشد (+)
اینجاست که پیروزی بزرگ جمهوری اسلامی در مقابل آمریکا در میدان جنگ افغانستان نمایان میشود. همزمان با عقبنشینی آمریکا از افغانستان و اعتراف «جن ساکی» سخنگوی کاخ سفید، به اینکه «[بر خلاف جورج بوش پسر که پس از پایان فاز اصلی عملیاتهای نظامی در عراق ادعا کرد مأموریت آمریکا در عراق با موفقیت تمام شده،] ما قرار نیست لحظهی «مأموریتْ تمام[۱۰]» داشته باشیم. این [جنگ افغانستان] جنگی بیستساله است که به لحاظ نظامی، پیروزیای در آن حاصل نشد... خبری از جشن [پیروزی در جنگ] نیست[۱۱]»، هیأتهایی به نمایندگی از دولت افغانستان و طالبان[۱۲] به تهران سفر کردند[۱۳] تا روندی موسوم به گفتوگوهای «بینالافغانی» را آغاز کنند که امید میرود (شاید نه بلافاصله، اما نهایتاً) افغانستان را از یک کشور جنگزده به یک کشور عادی تبدیل کند.
گفتوگوهای «بینالافغانی» با حضور چهار هیأت از افغانستان، از جمله هیأت سیاسی طالبان و هیأت سیاسی جمهوریت (به نمایندگی از دولت افغانستان) به میزبانی تهران برگزار شد (+)
یک راه دیگر برای مقایسهی عملکرد راهبردی ایران و آمریکا در افغانستان، مقایسهی «دستاورد»های واشینگتن در ازای هزینههایش در افغانستان با دستاوردهای ایران در ازای هزینهای است که معادل صدمِ درصد از هزینههای نجومی آمریکاست[۱۴]. ایران در گام اول مذاکرات بینالافغانی موفق به ایجاد فضایی سازنده برای گفتوگوی مسالمتآمیز میان طرفهای درگیر در افغانستان و برداشتن قدمی واقعی به سوی برقراری صلح حقیقی در این کشور شد[۱۵]؛ کاری که آمریکاییها با حملهی یکجانبه و جانبدارانه به افغانستان و پس از بیست سال اشغال نظامی این کشور هرگز نتوانستند (یا اینبار هم نخواستند) به آن دست پیدا کنند.
یک سرباز افغان در نزدیکی پایگاه هوایی بگرام نگهبانی میدهد؛ آمریکاییها هنگام خروج از این پایگاه، بخشی از سلاحها و مهمات خود را رها کردند (+)
«فرار» شبانهی آمریکاییها بدون خداحافظی
چنانکه گفته شد، خروج اخیر آمریکا از پایگاه هوایی بگرام[۱۶] نشانهی واضحی از پذیرش شکست قطعی در جنگ افغانستان بود. بگرام بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در افغانستان بود و به نوعی تخت پادشاهی ایالات متحده در این کشور به شمار میرفت. این پایگاه، سال ۲۰۱۲ که در اوج خودش بود، از بیش از ۱۰۰,۰۰۰ نیروی نظامی آمریکایی میزبانی میکرد[۱۷]. از سوی دیگر، آمار وزارت دفاع آمریکا نشان میدهد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹، جنگهای افغانستان، عراق و سوریه، در مجموع، بیش از ۱/۵۷ تریلیون دلار برای مالیاتدهندگان آمریکایی هزینه داشتهاند[۱۸]. همچنین، بیش از ۲۳۰۰ سرباز آمریکایی (۲۴۴۸ سرباز به گفتهی شخص بایدن) تنها در افغانستان جان خود را از دست دادهاند و حدود ۲۰,۶۶۰ سرباز (۲۰,۷۲۲ سرباز به گفتهی شخص بایدن) نیز مجروح شدهاند.
با توجه به این «فداکاری»ها قاعدتاً باید خروج نیروهای آمریکایی با بدرقهی افغانها و با مراسم قدردانی و تشریفات مناسب انجام میشد؛ اما واقعیتِ اتفاقی که روز جمعه افتاد، هیچ شباهتی به این «باید»ها نداشت. اگر بخواهیم عقبنشینی نیروهای نظامی آمریکا از این پایگاه را دقیقتر توصیف کنیم، نباید به سراغ واژههایی مانند «خروج» یا «عقبنشینی» برویم، بلکه باید از واژهی «فرار» استفاده کنیم. آمریکاییها نیمههای شب بدون سروصدا برق پایگاه را قطع کردند و بدون آنکه حتی به فرماندهی بعدی پایگاه، که از نیروهای افغان بود، خبر بدهند، از پایگاه خارج شدند. ژنرال «میر اسدالله کوهستانی» فرماندهی افغان که قرار بود پایگاه بگرام را از نیروهای آمریکایی تحویل بگیرد، بیش از دو ساعت پس از تخلیهی پایگاه و با روشن شدن هوا، تازه متوجه شد که آمریکاییها از بگرام رفتهاند.
ژنرال «میر اسدالله کوهستانی» فرماندهی جدید پایگاه هوایی بگرام پس از خروج نیروهای آمریکایی، میگوید آمریکاییها او را در جریان خروج شبانهیشان از این پایگاه نگذاشتهاند (+)
در نتیجهی این عدم هماهنگی با نیروهای افغان، درهای ورودی پایگاه بگرام ساعتها بدون نگهبان بود و گزارشها حاکی از آن است که حتی عدهای به این پایگاه حمله کرده و آن را غارت نمودهاند[۱۹]. اگرچه این شکایت افغانها بجاست، اما لازم به ذکر است که پیش از هر غارتگر دیگری، خود آمریکاییها بودند که در قالب یک سیاست «زمین سوخته» اقدام به غارت و نابودی پایگاههای نظامی افغانستان کردند. در بیانیهی رسمی مقر فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در اینباره آمده است که ارتش آمریکا، در جریان خروج از افغانستان، حدود ۱۰۰۰ محموله را با هواپیماهای ترابری بزرگ از این کشور خارج کرده و ۱۷,۰۰۰ واحد تجهیزات را که قرار نبوده به ارتش افغانستان تحویل دهد، آمادهی تخریب کرده است.
یک هواپیمای ترابری متعلق به نیروی هوایی آمریکا، روز پنجشنبه، ۱۰ تیر ۱۴۰۰، ساعاتی پیش از خروج نیروهای آمریکایی از پایگاه هوایی بگرام، در این پایگاه فرود میآید؛ به نظر میآید این هواپیما یکی از هواپیماهایی بوده که در عملیات تخلیهی پایگاه بگرام مورد استفاده قرار گرفته است (+)
گزارشهای دیگر نیز حاکی از آن است که ارتش آمریکا هزاران خودروی غیرنظامی را فقط در پایگاه بگرام رها کرده که اکثر آنها کلیدی ندارند که بتوان آنها را روشن کرد. علاوه بر این، صدها خودروی زرهی به همراه سلاحهای سبک و مهمات آنها نیز از «فرار» نیروهای آمریکایی از پایگاه بگرام به جا مانده است[۲۰]. به گفتهی مقامات پنتاگون، بگرام هفتمین و آخرین پایگاهی بود که قرار است ارتش آمریکا آن را به مقامات افغانستان تحویل دهد. این در حالی است که متحدان اروپایی آمریکا پیشاپیش اکثر نیروهایشان را از افغانستان خارج کردهاند[۲۱].
خروج مفتضحانهی آمریکا از بازی تاجوتخت در افغانستان
اگرچه قرار است بخش عمدهای از حدود ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ نیروی نظامی آمریکایی (به استثنای تعدادی که قرار است برای حفاظت از سفارت و ساختمانهای دیپلماتیک آمریکا در کابل[۲۲] و فرودگاه بینالمللی این شهر باقی بمانند[۲۳]) از افغانستان خارج شوند و، به گفتهی پنتاگون، این کار تا اواخر ماه آگوست (اوایل شهریور ۱۴۰۰) ادامه خواهد داشت، اما ناظران بینالمللی، خروج آمریکا از پایگاه بگرام را نهتنها یک گام مهم در فرآیند عقبنشینی از افغانستان[۲۴]، عملاً به معنای پایان رسمی جنگ افغانستان دانستهاند. با این وجود، سؤال اینجاست که چرا تخلیهی این پایگاه باید در سکوت، در تاریکی شب، و دور از چشم مقامات افغان انجام میشد.
یکی از ورودیهای پایگاه هوایی بگرام؛ نیروهای آمریکایی، بامداد جمعه، ۱۱ تیر ۱۴۰۰، با استفاده از تاریکی شب، از این پایگاه خارج شدند (+)
«کارین ژان-پییر» معاون دبیر مطبوعاتی کاخ سفید ماه آوریل به خبرنگاران گفته بود: «دشمنان احتمالی بدانند که اگر به ما در حین عقبنشینی حمله کنند، ما با تمام ابزارهایی که در اختیار داریم از خودمان و شرکایمان دفاع خواهیم کرد[۲۵].» در همین راستا، «جان کربی» سخنگوی پنتاگون، پس از انتشار اخبار نحوهی عقبنشینی نیروهای آمریکایی از پایگاه هوایی بگرام، از این اقدام ارتش آمریکا دفاع کرد و گفت: «بدیهی است که به خاطر دلایل امنیتی عملیاتی ساعت دقیق خروج تمامی نیروهای آمریکایی از بگرام را [به مقامات افغان] اطلاع ندادیم[۲۶].» در عین حال، این توضیح به نوعی عذر بدتر از گناه است؛ چراکه این سؤال اساسیتر را به وجود میآورد که چرا بعد از بیست سال، آمریکا باید مجبور باشد با ترسولرز از تخت حکومتش در افغانستان پایین بیاید.
بخشی از خودروهای زرهی «مقاوم مقابل مین، ایمن مقابل کمین» آمریکایی که پس از خروج نیروهای نظامی این کشور از پایگاه هوایی بگرام به حال خود رها شدهاند (+)
به هر حال، به نظر میآید دولت بایدن مصمم است تا به هر قیمتی از افغانستان خارج شود. ارتش آمریکا اکنون میگوید عملیات عقبنشینی از افغانستان ۹۰ درصد تکمیل شده است[۲۷]. به نظر میآید با توجه به پیشرویهای سریع طالبان در خاک افغانستان، آیندهی این کشور اکنون در دست طرفهای افغان است و با خروج آمریکا از بازی تاجوتخت در افغانستان، نقش کشورهای همسایه، از جمله ایران، در کمک به شکلگیری این آینده پررنگتر از هر زمان دیگری خواهد بود.